۱۷ مطلب با موضوع «زمزمه» ثبت شده است

در من برو شکار

« داماهی » اسطوره ی قدیمی جنوب است . گشتم . یک جا نوشته ماهی خوش یمنی است که داخل شکمش آرمان شهری وجود دارد . جای دیگر نوشته راه عبور از گرداب «کوش» را نشان دریانوردان میداده و آن ها را به سلامت به ساحل هند و زنگبار میرسانده . کسی نوشته موجود تکثیر دهنده ی عشق بود . 

امروز برای ما ، نام یک گروه موسیقی است . سبک کارهایشان تلفیقی است : تلفیق موسیقی محلی جنوب ایران و جز ، رگه ، موسیقی هند که گاهی می توان راک هم بین کارهایشان شنید . « در من برو شکار » اسم آلبوم دومشان است که به نظرم پخته تر و دلنشین تر از آلبوم قبلشان است . تعدادی از قطعه های آلبوم ، تک آهنگ هایی هستند که قبلا منتشر شده اند . 

کوکم کردند ! قبلا « دیوانه » و « جاده لغزنده است » را شنیده و پسندیده بودم ، ولی در این آلبوم کار های شنیدنی تری هم هست . صدای عود به خوبی با بقیه ساز ها جور در آمده . متن آهنگ ها همه حرف ها برای گفتن دارند و نوآوری های شیرینی در آنها خودنمایی می کنند . کاور آلبوم ، رینگ بوکس است که فکر کنم اشاره ای به ترک « سوپر استار من » دارد و اسم آلبوم هم ، همنام با یکی از قطعات انتخاب شده .

در «دیوانه»  ، شیوه ی خواندن خاص شعر و متن و ملودی ، دست به دست هم می دهند تا من را ببرند به تجربه ی دیوانگی ... « دیوانه چو دیوانه ببیند ، خوشش آید » ... چقدر دو خط « آواره بشُم ، مملکتُم دست تو باشه ؛ هیهات اگر ارتش موهاتِ نبندی » را دوست دارم . 

آلبوم ، گاهی غمگین است ( آن جا که در « بی امان » می خواند : « من یه ایلم ، بغض کوهی / گله ی سوهان روحی منو می سابه » ) ، گاهی کودکانه و شیرین (بارکو) ، گاهی بی کلام ( هوچراغی ) و گاهی راک (جاده لغزنده است ) .

برای خرید و دانلود کامل آلبوم ، با قیمتی معقول تر از نسخه ی فیزیکی آن ، می توانید سری به بیپ تونز بزنید . بعضی قطعه ها که قبلا تک آهنگ بوده اند ، رایگانند . قطعه ای که برای این «زمزمه» انتخاب کرده ام ، « بی امان » است . لذت ببرید .

دانلود قطعه ی بی امان
حجم: 13 مگابایت

 

 
 

 

 

۲۰ خرداد ۹۸ ، ۲۰:۲۰ ۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
فانوسبان

دوزخ دل و جیحون چشم

موسیقی Glen Hansard ، جوانه ای از دل نوازندگی در خیابان های دوبلین بود که چندین سال است به خوبی بالیده و ثمر های شیرینی می دهد . اولین آشناییم با کار او ، حین تماشای فیلم Once رقم خورد ، فیلمی که نه جلوه های ویژه ی پرطمطراق داشت ، نه بازیگرانی صاحب نام و نه بودجه ای هنگفت ؛ اما راهش را به مراسم اسکار باز کرد و یکی از جوایز را هم با خود به خانه برد . جایزه ی بهترین ترانه برای ترانه ی بی نظیر " Falling Slowly " به طور مشترک به سازندگان و اجرا کنندگان آن یعنی Marketa Irglova و Glen Hansard که همان بازیگران نقش اول Once بودند ، اهدا شد . آثار سینمایی فراوانی هستند که در این قبیل مراسم اهدای جوایز نادیده گرفته می شوند ، ولی بسیار بیشتر از نامزد ها ارزش دیده شدن دارند ؛ و وقتی فیلمی از این خانواده ی دست کم گرفته شده ، بالاخره به آنچه استحقاقش را دارد می رسد ( که البته گرفتن یک مجسمه نیست ، بلکه فرصت بیش از پیش تماشا شدن است ) ، می بینیم گاهی ، آخر های خوش قصه ها ، رنگ واقعیت هم به خودشان می گیرند . Once داستان ملاقات و آشنایی یک نوازنده ی خیابانی و یک بانوی مهاجر اهل چک است . برای معرفی ، همین کافی است ، اجازه بدهید باقی داستان را فیلم برایتان بگوید که لطفش در دیدن و شنیدنش است . 

بعد تر ، من کار های هر دو را که نوازنده و خواننده های دنیای بیرون از پرده ی سینما هم هستند ، دنبال کردم و Glen Hansard و آثار او یکی از تجلی های تصور من ازنوازنده های سبک Folk و موسیقی آنهاست ( قبلا در " برای Inside Llewyn Davis " ، در باب چیستی سبک Folk نوشته ام ) و به همین خاطر برخی آثار او برایم عمیقا دلنشین است . 

آلبوم تازه اش که جمعه ی پیش منتشر شد ، با آثار قبلی او متفاوت است . Glen Hansard به سراغ فضای متفاوتی رفته ؛ فضایی که حاصل نوآوری های خود او و همچنین ملاقات و همکاریش با چند نفر است . یکی از این همکاری ها حاصل ملاقات با "برادران خوش روش" ، در فرآیند ساخت و ضبط آلبوم در شهر پاریس است و حالا در چند قطعه از آلبوم ، صدای نی ، سه تار و کمانچه می شنویم ... همیشه در نظرم ، علاقه ی من به سبک Folk از یک سو و موسیقی اصیل ایرانی از سوی دیگر ، دو سر یک طیف خیلی طولانی بودند ... بسیار دورتر از آنکه روزی به هم برسند . اغراق نمی کنم و اقرار می کنم که این تلفیق ، به قدرتمندی آثار تلفیقی مشهور و دلنشینِ موسیقی دانان شرق و غرب که قبلا منتشر شده ، نیست ... و اصلا آن چند قطعه از بین کل قطعات آلبوم را هم نمی توان در دسته ی چنین تلفیق هایی قرار داد و به نظرم از لحاظ خوش آهنگی ، متوسط بودند ... به جز یک قطعه که عالی از آب درآمده . 

عنوان آلبوم This Wild Willing ( که می توان آن را " این شوق سرکش " معنی کرد ) ، شاید همان شوریدگی انسانی ماست . برای Glen Hansard این شوریدگی ، همان شوریدگی و احساسش نسبت به انسان های دیگر و به موسیقی است که در ساخت این آلبوم هم او را قدم به قدم پیش می برد .

آن قطعه ای که برایم خیلی خوشایند بود ، در کنار موسیقی زیبایش ، متنی عمیقا دوست داشتنی با تشبیه هایی زیبا دارد که در پایان ، با خوانش بیتی از مولانا و با صدای آیدا شاه قاسمی در پس زمینه ای از پیانو ، خاتمه می یابد . عنوان این قطعه Fool's Game است . 

متن آن خطاب به معشوق بوده و در جایی از متنش می گوید  : ( ترجمه ای آزاد است )

بازی حماقت آمیزی است وقتی

جز یک قلب در قمارِ شکستن نداریم

پس نگارا ، همچنان قلب من بشکن 

تا باز شود 

 

و در پایان :

چه دانستم که این سودا ، مرا زین سان کند مجنون

دلم را دوزخی سازد ، دو چشمم را کند جیحون 

 

 دانلود Fool's Game

 

۲۷ فروردين ۹۸ ، ۱۷:۲۷ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فانوسبان

لطف بخشایش

" تاجر ونیزی " ، عنوان یکی از نمایش نامه های کمدی شکسپیر ، نمایشنامه نویس بزرگ انگلیسی است . داستان از این قرار است که یک ونیزی جوان به نام باسانیو ( Bassanio ) ، به دنبال گرفتن وامی با مبلغ قابل توجه برای خواستگاری پُرشا (Portia) ، بانوی ثروتمند شهر است . او برای قرض این مبلغ به دوست تاجرش ، آنتونیو (Antonio) رو می اندازد . آنتونیو مبلغ زیادی روی ناوگان خود - که هنوز در دریاست - سرمایه گذاری کرده  ، پس برای کمک به دوستش ، سراغ شایلاک (Shylock) ، یک وام دهنده ی یهودی می رود . شایلاک به خاطر رفتار ضدیهودی* آنتونیو ، کینه به دل دارد اما در نهایت راضی به قرض دادن پول در قالب یک وام کوتاه مدت می شود ... اما با یک شرط ؛ آن هم اینکه اگر این وام تا سه ماه بازپرداخت نشود ، شایلاک یک پوند (حدود 450 گرم ) از هر بخش از تن آنتونیو که دلش بخواهد ، بریده و با خود برمی دارد . 

به هر حال آنتونیو شرط را قبول کرده و باسانیو با پرشا ازدواج می کند . 

مدتی بعد دو کشتی آنتونیو غرق می شوند و طلبکارانش هم پولشان را می خواهند . باسانیو که با پرشا در شهر دیگری است ، با شنیدن این خبر برای کمک به دوستش عازم ونیز می شود ، غافل از آنکه بر خلاف توافق با نوعروسش ، کمی پس از رفتن او ، پُرشا و ندیمه اش هم با تغییر سر و وضعشان ، در قالب یک وکیل مذکر و منشی اش عازم ونیزند . مهلت سه ماهه به اتمام رسیده و شایلاک ، تکه گوشت تن آنتونیو را می طلبد ؛ و در دادگاه این پُرشا است که برای کمک به آنتونیو تلاش می کند . 

در یکی از پرده های این نمایشنامه ، پُرشا به نوعی از شایلاک طلب عفو و گذشت می کند و از لطف بخشایش** (The Quality of Mercy) می گوید که این بخش نمایشنامه ، از مشهورترین مونولوگ های شکسپیر است :

 

نمی توان کسی را محکوم به پیشه کردن بخشایش کرد

قطره های رحمت ، لطیف ، همچون باران از بهشت 

بر مادون می چکند و هر دو را می آمرزند : 

هم بخشاینده و هم بخشوده شده را 

بخشایش ، توانگرترین است ، هر گاه با دستان توانمندترین بخشیده شود

و او را به یک فرمانروا ، صاحب افسری*** ورای تاجِ حالای او بدل می کند

تاج و تخت او نماد قدرتی گذراست ، تجلی ابهت و اقتدار

که وحشت و ترس از پادشاهان در آن خفته است ؛

حال آنکه بخشایش ، از این تاج و تخت گذرا والاتر است 

در قلب پادشاهان بر تخت می نشیند ، تجلی خود خداست 

و قدرت زمینی ، هر گاه در اعمال آن عدالت با رحمت همراه شود ، به قدرت الهی نزدیکتر است

 

بدین جهت ، ای یهودی ، گرچه عدالت را میخواهی به یاد داشته باش

که اگر قرار بر عدالت بود هیچ یک از ما رستگار نمی شدیم 

و به همین خاطر است که در طلب رحمت و بخشایش دعا می کنیم 

و بدین سان رحیم و بخشاینده بودن را می آموزیم ...

قطعه ی زیبایی اثر Max Richter به نام The Quality of Mercy در دومین فصل سریال The Leftovers ( برجاماندگان ) پخش می شود که زیباست . کنجکاوی در اسمش ، مرا به " تاجر ونیزی " و شکسپیر و این مونولوگ کشاند و کنجکاوی در درک معنای آن ، باعث شد به سایت بسیار جذابی بربخورم به نام No Sweat Shakespeare  که راهنماییمان می کند : چطور آثار شکسپیر را بخوانیم بدون اینکه عرق کنیم ! هم شرحی از آثار و زندگی شکسپیر دارد و هم آثار را به هر دو زبان انگلیسی قدیم و جدید برای خواننده ها نوشته . می توانید متن انگلیسی این مونولوگ را که در بالا ترجمه اش کرده ام ، اینجا بخوانید .

دانلود قطعه ی The Quality of Mercy
حجم: 9.7 مگابایت

اثر Max Richter

 

* من از خلاصه ی طرح " تاجر ونیزی " در همان سایتی که در بالا معرفی کردم ، برای نوشتن این خلاصه استفاده کردم که در آن واژه ی Anti-semitic ( ضد سامی ) را به " ضد یهودی " برگردانده ام . 

** کتابی اثر پیتر بروک به نام " The Quality of Mercy " چاپ شده که ظاهرا حاوی اندیشه ها و نظرات نویسنده درباره ی شکسپیر است . این کتاب را آقای حمید احیا ترجمه کرده و توسط نشر نیلا منتشر شده . عنوانی که مترجم برای کتاب انتخاب کرده ، " لطف بخشش " است که به نظر من چندان درست نیست چون " بخشش " به معنی " داد و دهش و انعام " است (فرهنگ معین ) . معادل صحیح لغوی Mercy ، اصولا " بخشایش " است که " درگذشتن ، عفو کردن"  معنی می دهد . ( معین ) . این روز ها این دو واژه به وفور و به اشتباه به جای هم استفاده می شوند . 

*** اینجا از " افسر " که به معنی تاج است برای جلوگیری از تکرار استفاده کردم . 

پ.ن1 : حدس میزنم عنوان قطعه ی محبوب من در میان کار هایی از Max Rcihter که شنیده ام ، یعنی On the Nature of Daylight ( در طبیعت سپیده دم ) هم ، مثل " لطف بخشایش " ، اسمش را از یک اثر هنری وام گرفته : On the Nature of Things ( در طبیعت اشیا ) شعری طولانی اثر لوکرتیوس است که ظاهرا کامل ترین توضیح برای تئوری اپیکور ، فیلسوف یونانی به شمار می رود . گرچه صرفا حدس میزنم !

پ.ن : تازه متوجه شدم و برایم جالب بود که همسر شکسپیر ، دقیقا هم نام بازیگر مشهور Anne Hathaway است !

 

۱۴ فروردين ۹۸ ، ۱۰:۱۴ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فانوسبان

Shame

 

دانلود Shame 

اثر Ciaran Lavery

آلبوم : Not Nearly Dark

سبک : Folk , Alternative

 

۲۸ بهمن ۹۷ ، ۲۲:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فانوسبان

Not with Haste

 

زیباترین قطعه ی آلبوم Babel ، پر از آرزوست ؛ متن موسیقی به نظرم به قدر کافی زیبا و گویاست که دیگر آن چند خط مورد علاقه ام را با ترجمه و توصیف لنگ نکنم ! :

 

We will run and scream
You will dance with me
They'll fulfill our dreams
And we'll be free
And we will be who we are
And they'll heal our scars
 ...Sadness will be far away

حجم: 8.07 مگابایت

آلبوم : Babel

اثر Mumford & Sons

 

 

پ.ن : This ain't no Sham ... I am what I am 

۱۶ بهمن ۹۷ ، ۱۱:۱۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فانوسبان

تو فکر یک سقفم ...

شنبه ی این هفته ، 29 دی ماه ، میلاد فرهاد مهراد بود . بهانه ای بود برای مرور صدایش ، و چقدر چسبید ! مستقیم به سراغ اجراهای کنسرت آمریکا رفتم و در " جمعه " سوت زدم ، به " آینه " نگاه کردم و با لبی خسته از خودم پرسیدم : "این غریبه کیه ..." ، از صبح آن شنبه نالیدم که " روز بدی بود ... " ؛ یاد آن شبی افتادم که در یک راه خلوت ، با صدای بلند می خواندم " از صدا افتاده تار و کمونچه ... " و فهمیدم عابری هم این خلوت و سکوت کوچه را با من سهیم است و صدایم را پایین آوردم و زمزمه کردم " طاقا شکسته است " ... یادی از " گل یخ " کردم و یاد " اشک ها و لبخند ها " افتادم ... و این پیوند با دنیای فیلم های کلاسیک تا "سقف" ادامه پیدا کرد . چند روز قبل تر ، فیلم زیبای It's a Wonderful Life را دیده بودم ، ( و به هر کسی که به دنبال حال خوب است تماشایش را پیشنهاد می کنم ) و از هم آهنگی غریب متن " سقف " و تکه هایی از داستان این فیلم لذت بردم ... شعر زیبایی از ایرج جنتی عطایی که با صدای فرهاد مهراد ماندگار شده و گرچه چند روزی گذشته ، اما خالی از لطف نیست با این پست و این ترانه ، یادی کنم از آن " با صدای بی صدا ، مثل یه کوه بلند ، مثل یه خواب کوتاه " ... . " سقف " کمتر از " کودکانه " و " جمعه " شنیده شده اما همانقدر زیباست .

 سقف با صدای فرهاد مهراد ، اجرای کنسرت آمریکا
 

 

پ.ن  : " سقفمون افسوس و افسوس ، تن ابر آسمونه / یه افق ، یه بی نهایت ، کمترین فاصلمونه " 

 

۰۲ بهمن ۹۷ ، ۱۶:۰۲ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فانوسبان

کبریت خیس

وقتی برای اولین بار شنیدم ، ویرانم کرد . دوازده دقیقه میخکوب بیت ها می شدم و زخم هر مصرع  با هر بار گوش کردنم عمیق تر می شد . روز هایی هست که حالتان خوش نیست و یک موسیقی ، کتاب ، فیلم یا شعر می شود هم قصه تان ، نمک روی زخمتان ، لعنتی دوست داشتنی تان ... برای من " نقطه چین " از همین ها بود . احسان افشاری و اشعارش را با این دکلمه شناختم . 

تک تک بیت هایش حرفی برای گفتن داشت و این پست وبلاگ ، اولین پست زیر مجموعه ی موضوع " زمزمه" است و نجوایی کافی است و اکتفا می کنم به اینکه بگویم : زیباترین بیتش از نظر من با آن فضاسازی خوب صدای باران ، می گفت و می گوید :

 نه یک سیاره ی آبی ، نه مروارید کیهان است / زمین گهواره ی جا مانده ای در زیر باران است ...

 

دانلود " نقطه چین " از کانال تلگرام احسان افشاری

  

 

۰۹ دی ۹۷ ، ۱۴:۰۹ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
فانوسبان