این چندین روز تعطیلی فرصت خوبی بود برای عملی کردن یکی از آن آرزوهای کوچکم: سفر به دنیای جنگ ستارگان و فهمیدن سر و ته ماجرا؛ خصوصا که هم یک یار پایه برای فیلمبینی دو نفره داشتم که لذت تماشا را به سقف بچسباند، و هم تقریبا هیچ پیشزمینهای از داستان که تازگیاش به دلم بنشیند. «جنگ ستارگان» از آن دنیاهای سرگرمی است که بعد از گُر گرفتن جرقههایاش در اواخر دههی هفتاد میلادی، سالها آتشِ فیلمها، سریالها، انیمیشنها و محصولات جانبی متعددش در دل طرفداران سوخته و شوقی را هدیه کرده که دنیای واقعیِ اطرافمان به این راحتیها به آدم نمیبخشد. همه چیز با اکران فیلم «جنگ ستارگان» در سال 1977 به کارگردانی و نویسندگی جرج لوکاس شروع شد که به دنبال آن تا به حال ده فیلم سینمایی دیگر به روی پردهی نقرهای آمده است.
قبل از شروع به تماشای فیلمها، من هم مثل خیلی از تازهکارهای دیگر سردرگم بودم که باید از کجا شروع کنم؛ ولی به لطف یک ترتیب پیشنهادی از وبسایت Pocket-lint، داستان برای من طوری پیش رفت که نه به خاطر به هم زدن ترتیب اکران فیلمها، مطلب مهمی لو برود و نه حوصلهای سر:
با این حال میشود فیلمها را به ترتیب سال ساختشان هم تماشا کرد. دنیای سینمایی جنگ ستارگان شامل سه سهگانه و دو فیلمِ حاشیهای است. از نظر ترتیب سال ساخت، اولین فیلمی که ساختهشده بعدها اسم عوض میکند و میشود: «اپیزود چهارم: یک امید نو » بنابراین این فیلم و دو فیلم بعدی؛ یعنی «اپیزود پنجم: امپراتوری دوباره ضربه میزند» و «اپیزود ششم: بازگشت جدای»، هرچند اصطلاحا سهگانهی اول محسوب میشوند امّا از نظر سیر وقایع، سهگانهی میانی هستند. سه فیلمی که در بازهی سالهای 1999 تا 2005 روی پردهی سینما میروند ( «اپیزود اول: تهدید شبح»، «اپیزود دوم: حملهی کلونها» و «اپیزود سوم: انتقام سیث» ) پیشزمینهای برای وقایعِ سه فیلم قبل بوده و تازهترین سهگانه که در بازهی 2015 تا 2019 اکران شد ( «اپیزود هفتم: نیرو بیدار میشود»، «اپیزود هشتم: آخرین جدای» و «اپیزود نهم: خیزش اسکایواکر» ) بعد از «بازگشت جدای» اتفاق میافتند. فیلم سینمایی «Rogue One» به نوعی بسط داستانِ وقایعِ قبل از اپیزود چهارم است و حول شخصیتهای غیرمرتبط با داستان سهگانهها میگردد و فیلم «سولو» دربارهی گذشتهی یکی از شخصیتهای اصلی سهگانههاست به نام هان سولو.