خب قصه از آنجا شروع می‌شود که چند روز پیش، در یکی از کانال‌های تلگرامیِ کوچک که به طور اتفاقی پیدا کرده‌ام و مزخرفات و موزیک به اشتراک می‌گذارد، خواندم که صاحب کانال با سریال After Life ریکی جرویس حال ‌کرده. یکی از پست‌های کانالش این است که تنها مردهایی که می‌تواند باهاشان ازدواج کند و در عین حال به عهدش پای‌بند بماند دو نفرند؛ یکی دیمین رایس و دیگری ریکی جرویس‌ ...

امروز به سرم زد که بنشینم این سریال را ببینم. ولی خب از آنجایی که خیلی چیزهای این حوالی درست درمان نیستند، پیدا کردن آدرس جدید وبسایت سی‌نما برایم دردسر شد و بعدش هم بالاخره با پرداخت هزینه‌ای، از سی‌نما یک دامنه‌ی اختصاصی گرفتم که می‌توانم بدون «ابزارآلات ضد سدّهای مجازی» تا آخر سال فیلم و سریال دانلود کنم. 

خب؛ سریالِ خوبی است که با پیش‌فرضی که از ریکی جرویس داشتم، جور در نمی‌آمد؛ به هر حال چند مرتبه مجری اهدای جوایزی مثل گلدن گلوب بوده و اصلا از تخریب حاضرین و زمین و زمان کم نگذاشته ... یا حالا که فکرش را می‌کنم شاید اتفاقا جور درمی‌آمد! سه قسمت اولش را پشت سر هم تماشا کردم و خوشم آمد، و چند قطره‌ اشک هم پایش ریختم، و با اشک لبخند هم زدم (یکی از معیارهای کار هنری ارزشمند همین است؛ هرچند من به طور ژنتیکی اشکم دم مشک است.)

دلم خواست عکسی از حال و هوای سریال بگذارم و به نظرم بهترین انتخاب همین است. نمی‌دانم «سالمین» یک اسم واقعی است یا فقط به خاطر اینکه بشود شعار «با سالمین همیشه سالمین» را زیرش نوشت، این گذاشته‌اند؛ ولی پیشنهاد می‌کنم وقتی قسمت‌های سریال در حال دانلود شدن هستند، آب را جوش بگذارید و بساط چای و بیسکویت را جور کنید و وقتی پلی کردید، تکه‌های بیسکویت پتی‌بور (پتی‌مانژ یا ...) را درون چای نسبتا داغ فرو کنید و درست قبل از اینکه خمیر بیسکویت در چای حل شود یا پایین بیفتد، آن را بخورید. احتمالا خیس خوردن بیسکویت در چای باعث حل شدن ذرات شکر در چای می‌شوند و همین آن‌ها را به حل شدن در بزاق کم‌نیاز می‌کند و به همین خاطر جوانه‌های چشایی آن‌ها را راحت‌تر شناسایی می‌کنند. 

پ.ن: لازم است هشدار بدهم که خوردن این بیسکویت در لحظه دلنشین است؛ ولی اگر تمام یک بسته را با این شیوه‌ی اشاره‌شده بخورید، حداقل تا نیم‌ساعت بعد از خالی‌شدن قوطی، یک احساس شیرینی نه چندان دلچسب ته زبانتان می‌ماند. اگر راهی برای رفعش پیدا کردم می‌نویسم. 

پ.ش: