نمایشنامهی «لیرشاه» شکسپیر را نخواندهبودم و حتی از پیرنگ داستانش خبری نداشتم. به شوق تماشای ایفای نقش لیرشاه توسط آنتونی هاپکینز، خاک آن آرزویِ قدیمیِ بیشتر سردرآوردن از آثار شکسپیر را کمی گرفتم. فیلم تلویزیونی King Lear که در سال 2018 میلادی از شبکهی BBC Two پخش شده، اقتباسی است دلنشین، خوشساخت، وفادار به متن نمایشنامه و در عین حال نوآورانه. وقایع در دنیای امروز تصویر شدهاند؛ سربازها اسلحه دارند، اربابها ماشینهایی گرانقیمت و دیپلماتها کراوات؛ امّا سازندگان فیلم با این فضاسازیشان حامل پیام مهمیاند: اینکه مهم نیست این چرخ چند دور بزند؛ حرفها هماناند ... آدمها هماناند ... و قصّهها همان.
و دو یادگار از متن نمایشنامهی شکسپیر که دیالوگهای فیلم هم بودند، ضمیمهی این پست میکنم:
...When we are born, we cry that we are come to this great stage of fools
گریهمان در آن لحظهای که چشم به این دنیا میگشاییم، به خاطر دیدن این صحنهی نمایش پر از حماقتِ دیوانههاست ...
.Men must endure their going hence even as their coming hither
.Ripeness is all
آدمی همانطور که آمدنش به این دنیا را تاب آورده و انتخابی در آن نداشته، باید مرگ را نیز بپذیرد و تا رسیدنش صبر کند.
وقتش که برسد، هر پیشآمدی که باید، رخ مینماید.
میتوانید متن نمایشنامهی «لیرشاه» شکسپیر و معادلهای امروزی و سادهتر انگلیسی آن را در این لینک مطالعه کنید.